ماه
باز ماه به کمال رسید، کامل شدن ماه در نیمه راه هر ماه را، جشن می گیرند عاشقان.
ناله عاشق به زوزه می ماند، زوزه ندای مهر گرگ است.
گرگ گرسنه فراموش می کند خواهش جسم را و به خوراک روح و جانش خیره می شود و در پرتو نور معشوق تمام آلام خود را به دست باد می سپارد.
تو چگونه ماهی هستی که گذر زمان و گردش روز و شب، هفته و ماه نداری که هر لحظه ات چون ماه شبِ چهارده را می ماند و من همان گرگ، همان زوزه، همان...
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۱۱/۰۷ ساعت توسط گرگ
|