بعداز ۲روز ماموریت کاری درگرگان موقع برگشت حضور مسافری درکنارت که معده خود را باانبار سیرخام اشتباه گرفته واصرار به ایراد نطق وسخنرانی وداشتن چمدانی که آنرا همراه خود داخل هواپیما آورده وبعداز جا نگرفتن درجعبه به زور آنرا درمحل جای پا گذاشته والبته پایش درمحل پای بغل دستی(بنده) تا اینجای کاریک تظاهر به خواب لازم بود که اجراشد وکمی تحمل تنگی جا.اما تحمل صدای ملخ هواپیما ولرزش وسایل ظاهرا رفاهی ازقبیل صندلی وچراغ و فن کولر و ....سمفونی ناهنجاری رااجرا میکرد.

همه اینها یکطرف وقتی طلب روزنامه بکنی بگویند در مسیر رفت وبرگشت یکبار روزنامه توزیع میشود شرکت آسمان است دیگر.همه چیزمان باید جور باشد مثل رئیس دولتمان.

برای قاط زدن یکی ازمواردقوق کافیست اما چیزی که حکم آب یخ داشت حضور ۲مهماندار زن ومردی بود که درنهایت مودب بودن خنده رو هم بودند.راستی هواپیمای آسمان بود و۷۲جای مسافر داشت.